آیا تابهحال در «بوران» گیر کردهاید؟ فرض کنید که در حال کوهپیمایی برای فتح قله هستیم که ناگهان ابرها جلوی تابش نور خورشید را گرفته و هوا بورانی میشود. در این حالت شعاع دید ما بسیار محدود شده و در معرض تردید و استرس و نگرانی قرار خواهیم گرفت، زیرا اگر راه صحیح را نیابیم ممکن است به دره سقوط کنیم.
به همین گونه نیز در مسیر زندگی، هنگامی که به سمت خواستههای خود در حرکتیم، در معرض بورانهای مختلف قرار میگیریم.
در چنین احوالی، ادراک ما از دنیای اطراف محدود شده و انگار گم و گنگ شدهایم. به هر طرف که نگاه میکنیم جز بر شک و دودلی ما افزوده نمیشود و نمیتوانیم تشخیص دهیم که رو به کدام سو هستیم. نمیدانیم به سمت نور هستیم یا تاریکی، سوی قطب طیب هستیم یا سوی قطب خبیث!
زندگی پر از این بورانهای ارزشمند است. ارزشمندی آنها از این جهت است که باعث میشوند ما میزان آگاهی و اراده خود را محک زده و قدرت انتخاب خود را بیازماییم. بهطور کلی بوران فرصتی است برای رشد، فرصتی برای اینکه خویش را به عنوان صاحب اراده و اختیار بازشناسی کنیم.
در بورانها، درگاههایی باز میشود که اگر موفق به شناسایی و عبور از آنها شویم میتوانیم از چرخه تکرارهای دایرهوار، پله به پله خارج شویم.
راز خروج از بوران استفاده از نورامان است یعنی از آگاهی و ابزارهایی که یاد گرفتهایم استفاده کنیم. اگر از آگاهیمان استفاده نموده و همسویی با امواج طیب را انتخاب کنیم، میتوانیم به سمت «نوران» حرکت کرده و اگر ابزارهای خود بکار نگرفته و با امواج خبیث همراستا شویم، به سمت «کوران» سقوط خواهیم کرد و خواب نسیان بر ما مستولی خواهد شد.